سئوال 59
موضوع: شکاکی زن نسبت به همسرش
با سلام وخسته نباشید نامم (ف) و25 سال دارم.5 سال است که ازدواج کرده ام 2سال اول زندگیم خیلی عالی بود،هر چند خانواده همسرم به رابطه نزدیکمان حسادت می کردند وبه همسرم بدم را می گفتند ولی همسرم توجهی نمی کرد.اما بعد از بار دار شدنم زندگیم زیرو رو شد.همسرم خیلی سرد شده انگار که منو نمی بینه و همیشه از من فراریه ولی خودش قبول نداره .من هم خیلی حساس شدم به کوچک ترین کارش شک میکنم ودعوامون می شه.قبل از ازدواج خیلی به او اعتماد داشتم اما او حدود 5بار بهم خیانت کرد.،.بارها این موارد رو برایش باز گو کرده ام اما او می گوید برای قبل از ازدواج است و حالا زنی در زندگی او نیست ،باور میکنم ولی بعد از یکی دو روز دوباره شک به جونم می افته ودیوونم می کنه دلایلشم اینه که: اگر دست به گوشی موبایلش می زدم به شدت ناراحت می شد و می گفت چون بهم شک داری نمی خوام به گوشیم دست بزنی اگه بپرسم با کی حرف می زنی یا ناراحت می شه یا جواب نمیده بعدم می گه نشنیدم.اگرم دوبار بپرسم می گه چند بار می گی؟ یا جواب دادم نشنیدی(اینقدر عصبی می شم که باهاش قهر میکنم)اگه بی ادبی نباشه شاید در ماه یکبار هم منو نبوسه واظهار علاقه نکنه . از بیرون میاد و میرم استقبالش اگه بخوام بغلش کنم بهونه میاره(دستم کثیفه،دستشویی دارم،خستم ،لباسم کثیفه،...)من میگم بعد از اینکه دستاتو شستی یا کارهاتو انجام داری بیا پیشم ،اما گوشش به این حرف ها بدهکار نیست.صبح زود میره سر کار شبم که میاد یا با گوشیش ور میره یا میخوابه .من تو زندگیش جایی ندارم هزار دفعه باهاش صحبت کردم میگه تو اخلاق تو درست کن منم خوب میشم،فقط تا 2 روز خوبه دوباره همون آدم قبلی می شه انگار لج می بره،به هیچ کدوم از حرف هاش هم اعتماد ندارم،اگه بگه ماست سفیده میگم سیاهه از بس بهم دروغ گفته من رفت وآمد هر روزی با خانواده او دارم و اگر یک روز به خانه خواهر ویا مادرش نروم همه ناراحت می شوند وبه من کم محلی میکنن،در صورتی که خانواده خودم رو خیلی کم می بینم.همسرم با 3برادرش در کار شریک است ولی ما اختیاری از خود نداریم در حدی که خریدهایمان را پنهان می کنیم ،اگر بفهمند باهمسرم بحث می کنند وناراحتش می کنند.البته او در این مورد حرفی به من نزده ،خودم چند بار حرف هایشان را شنیده ام. واقعا زندگیم سخت شده اگه دخترم نبود تا حالا رفته بودم ،اما نمیدونم کجا چون خانواده ام با همسرم به دلیل بیکار بودن وبیشتر به خاطر غریبه بودن مخالف بودن اما من پافشاری کردم وبه زور راضی شدن .ولی حالا با کوچک ترین حرف میگن چقدر گفتیم تو گوش ندادی حالا بکش چکار باید بکنم ؟راه درست چیه؟شاید روزی 100 بار آرزوی مرگ میکنم با عرض پوزش
پاسخ مشاور
سلام خوب میدانیم که سردی و بیتوجّهی شوهر آنهم پس از زایمان و شرایط روحی و جسمی خاصّ یک زن در این دوران تا چه حد میتواند برایش آزاردهنده باشد؛ امّا الحمدلله روزهای خوشی هم در زندگی با همسرتان تجربه نمودهاید که جا دارد از تجارب ارتباط خوب با همسرتان برای تکرار آن روزها استفاده نمایید تا روابط خود و همسرتان را به روزهای اوج برگردانید. به عنوان مثال قطعاً آن روزها در روابطتان از شکی که به همسرتان نام میبرید، خبری نبوده و او نیز با شما گرم و صمیمیتر بود؛ لذا چه خوب است به این موضوع بیندیشید که از آن روزها تا به امروز چه اتفاقاتی در زندگی شما رُخ داده که باعث گردیده مسیر روابطتان با شوهرتان به بیراهه رود؛ زیرا مطمئن باشید درصد زیادی از رفتار همسرتان متأثّر از نوع عملکرد و بینش شما نسبت به اوست که با توجّه به اطلاعاتی که خودتان در اختیار پرسمان قرار دادید به راحتی میتوان رد پای عوامل مخرّبی همچون شک به شوهر، در میان گذاشتن روابط نادرست روابط قبل از ازدواج و ... را در فضای روابط شما و شوهرتان ردیابی نمود.
به هر حال در هر ازدواجی، مشکلاتی وجود دارد؛ اما آنهایی که ازدواجهایی بادوام دارند، میدانند که چطور خیلی سریع یک مشاجره، دلخوری، سوء تفاهم و ... را حل و فصل کرده و زخمها را در حداقل مقدار آن نگه دارند؛ بنابراین جا دارد دایره مسائلی را که در زندگیتان وجود دارد کم و کمتر نمایید تا انرژی روانی شما برای مقابله صحیح با جریانات زندگیتان افزایش یابد. به عنوان مثال به نظرمیرسد در مورد ظرفیّت تأثیرگذاری حرفهای خانواده شوهرتان بر همسرتان نسبت به خودتان دچار بزرگنمایی شدهاید؛ زیرا اگر به دقّت بنگرید درخواهید یافت که شما به عنوان یک همسر ظرفیّتهای عدیدهای را در اختیار دارید که بتوانید از آن طریق خود را آنگونه که هستید به همسرتان بنمایانید.
مگر غیر از این است که شما سالها با یکدیگر زندگی میکنید و در خصوصیترین مسائل زندگی نیز در کنار یکدیگرید؟! حال چگونه گمان میکنید که همسرتان تنها و تنها بر اساس شنیده دیگران در مورد شما قضاوت میکند؟!
چه ظرفیتی برای تأثیرگذاری بالاتر از این است که شما برخلاف خانواده شوهر خود اوقات بیشتری را با همسرتان میگذرانید و میتوایند در خصوصیترین حریمها در کنار وی باشید تا جایی که میتوانید پاکترین احساسات وی را نصیب خود سازید و ... .
سعی نمایید سریال زندگی خود را خودتان بنویسید و فرآیند و پایان سریال را با خوبیها و زیباییها طراحی کنید تا هر بیننده و خواننده سناریوی سریال زندگی شما، با دیده احترام به شما بنگرد؛ زیرا مطالعه متن ارسالی شما چیزی جز این را به ذهن شنونده متبادر نمیکند که قطعاً شما گزینههای بهتری برای عمل نمودن در اختیار داشته و دارید؛ لذا توجّه داشته باشید مادامیکه خود شما در روند اصلاح روابط خود با همسرتان از طریق پذیرش برخی واقعیّتها و ... نقش فعّالی بر عهده نگیرید، مسأله کماکان به قوّت خود باقی خواهد ماند؛ بنابراین از تجربیات قبلی خود در روابط خود و همسرتان درس بگیرید؛ زیرا:
1- بیان شکایتآمیز از رفتار و گفتار همسرتان فقط رنج و ناراحتی همسرتان را تشدید خواهد نمود و در طول زمان نه تنها باعث عمیقتر شدن اختلافها میشود، بلکه فضای ارتباطی شما و همسرتان را بیش از این تحت تأثیر قرار خواهد داد.
2- از وسط قرار دادن شوهرتان در مسائل شما و خانوادهاش جداً بپرهیزید و سعی نمایید مشکلات بین خود را خودتان حل نمایید.
3- نسبت به مداخلات خانواده همسرتان و احیاناً بدگوییهایشان نسبت به خود نیز نگران نباشید؛ زیرا اگر شما خود را به همسرتان نزدیک نمایید ظرفیّت روابط شما به حدّی بالا خواهد رفت که خودبخود تأثیرگذاری آنها را به ویژه اگر همسرتان نیز شرایط را به درستی درک نماید، فراهم خواهد ساخت.
4- به خاطر داشته باشید که گرچه زندگی در دورههایی از زمان سخت میگردد؛ امّا یک بخش از خوبی زندگی در این است که میتوان امیدوار بود فردا بهتر از دیروز باشد؛ بنابراین سعی نمایید در جریانات پیش آمده گزینه صحیح را برگزینید تا گامی به سوی اصلاح روابط خود و همسرتان بردارید.
5- بدانید شما و همسرتان تنها زوجی نیستید که با اینگونه مسائل در روابط خود مواجه هستید؛ بنابراین آن را به عنوان یک مسأله ببینید نه یک معضل و مشکل لاینحل؛ زیرا لااقل آن است که زوجهای زیادی وجود داشتهاند که از مسألهای مشابه رنج میبردند و توانستند از طریقی چنین موقعیّتهایی را پشت سر بگذارند.
6- جا دارد خود را به جای همسرتان بگذارید تا راحتتر بتوانید شرایط او را درک نمایید.
7- به خاطر داشته باشید که انسانها هر چه بیشتر خوبیهای همسرشان را ببینند، روابط بهتری با وی برقرار خواهند نمود؛ بنابراین شایسته است سعی کنید در مورد همسرتان همیشه نیمه پر لیوان را ببینید.
8- از آنجا که بدبینی به همسرتان مانع آسایش شما و موجب رفتارهای منفی با وی میشود؛ سعی کنید عواطف و ارزشهای انسانی را در روابط خود با وی حاکم سازید.
9- توجه داشته باشید که اولین ثمره بدبینی شما نسبت به شوهرتان الف) به تیره و تار شدن افق زندگی برای خود شما منجر میگردد. ب) اعتمادتان را به وی کاهش میدهد. ج)محبت شما را نسبت به وی و بالعکس کاهش میدهد. د) از شادی و نشاط شما در زندگی میکاهد.
10- اگر رفتاری از همسرتان سرزده که زمینه بدبینی شما را فراهم ساخته، سعی کنید با وی در مورد آن رفتار به گفتگو بنشینید و به زوایای تاریک آن پی ببرید نه به شکلی که احساس کند میخواهید متهمش کنید. لزومی هم ندارد به روابط قبل از ازدواج وی با دختران دیگر اشاره نمایید؛ زیرا خوب یا بد همه آن ماجراها گذشته و وی شما را برای ازدواج برگزیده؛ لذا به دست خود پای عوارض روابط قبل از ازدواج را به زندگیتان باز نکنید.
11- هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد؛ زیرا هر روشی که موجب گردد احساسات منفی در طرف مقابل برانگیخته شود، یقیناً او را به سوی رفتار بهتر برنمیانگیزاند؛ بنابراین به دنبال راههایی باشید که با ایجاد هیجانات مثبت در همسرتان وی را به این سو برانگیزانید که برای پیشرفت و شادکامی شما و خود بکوشد؛ لذاست که اگر در حرفهای شوهرتان دقّت نمایید بارها به شما گفته« تو اخلاقتو درست کن منم خوب میشم»؛ بنابراین خواهشمندیم دیگر هیچ باری دیگر ماجرای روابط قبلی وی با دختران دیگر را برایش یادآوری ننمایید.
12- این نکته علمی را نیز به خاطر داشته باشید که احساس نیاز نسبت به یک موضوع است که باعث میگردد انگیزهای خاص در فرد به وجود آمده و به رفتارش در جهتی خاص( خیانت) انرژی و توان ببخشد، بنابراین شما به عنوان یک زن میتوانید با از بین بردن زمینههایی که باعث بروز چنین احساسی در همسرتان میگردد، بیشترین کمک را در زمینهسازی پاکی همسرتان فراهم آورید؛ بنابراین سعی نمایید از لحاظ عاطفی و جنسی بیش از پیش به خواستهها و انتظارات بجای همسرتان توجّه داشته باشید تا وی کمبودی احساس نکند.
13- آسیبشناسان اجتماعی معتقدند که تنوعطلبی، عدم جذابیت همسر، عدم ارضای نیازهای جنسی، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنتها از جمله عوامل خیانت مردان به همسران خود است؛ بنابراین با توجّه به این امور در جهت پیشگیری از خیانت همسرتان گام بردارید.
14- یادتان باشد که چه همسرتان دچار خطایی شده باشد یا نه باید گفت همه چیز به شما و نوع عملکردتان بستگی دارد؛ زیرا حتّی اگر وی دچار خطایی نیز شده باشد این نوع رفتار شماست که میتواند او را از مسیری که رفته بازگرداند و یا رفتار شما را بهانهای برای غوطهور شدن در خطایی بداند که مرتکب گشته است.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]